کد مطلب:327950 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:348

فصل سوم: قرآن و تهاجم فرهنگی
متضایف بودن حق و باطل



با توجه به مطالبی كه در دو فصل قبل بیان شد و در حدی كه هدف كتاب تأمین شود درباره موقعیت و اهمیت قرآن و نقش این كتاب الهی از دیدگاه نهج البلاغه در هدایت انسان ها به سوی سعادت و كمال توضیحاتی به اختصار داده شد. اكنون این سوال مطرح می شود كه آیا رعایت مطالب پیش گفته برای استفاده از قرآن كریم و تمسك به ثقل اكبر، این میراث بزرگ پیامبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله ، كافی است؟ ممكن است گفته شود اگر تمام نكاتی كه در فهم صحیح و برداشت درست از قرآن نقش دارد، رعایت گردد قهرا احكام و معارف قرآن آن گونه كه هست فهمیده می شود و فرهنگ جامعه بر اساس رهنمودهای قرآن كریم شكل می گیرد و مردم در سایه حكومت دینی در پناه قرآن از خطر انحراف مصون می مانند؛ زیرا تمسك به قرآن همان فهم صحیح معارف آن و عمل بر اساس رهنمودهای قرآنی است. پاسخ مذكور هر چند تا حدودی در هدایت گری های فردی قرآن درست تلقی می شود؛ لكن تحقق كامل این مساله در صورتی است كه به نقش بایسته قرآن در سطح كلان نگریسته شود و جایگاه آن در مقابل افكار انحرافی و مهاجمان به فرهنگ دینی مورد توجه قرار گیرد. به نظر می رسد بدون شناخت افكار انحرافی مخالفان قرآن و مقابله با آنها از طریق روشنگری و بر ملا كردن توطئه های فرهنگی آنان، حاكم كردن فرهنگ قرآن كریم و هدایت جامعه بر اساس اعتقادات و ارزش های دینی كار چندان آسانی نباشد. این نكته ای است كه اغلب مورد غفلت قرار می گیرد.

بنابراین به موازات سعی در فهم قرآن و عمل به رهنمودهای آن، هیچ گاه دشمنان و مخالفان قرآن را نباید از نظر دور داشت. تمسك به قرآن و حاكمیت بخشیدن به این كتاب آسمانی جز با شناخت تفكرات انحرافی ضد قرآنی و مقابله با آنها امكان پذیر نیست. حق و باطل همچنان كه در مقام شناخت متضایفند در مقام عمل نیز متضایفند؛ یعنی همان طور كه اگر حق را بشناسید باطل را نیز خواهید شناخت و شناخت باطل نیز شما را كمك می كند تا حق را بشناسید، در مقام عمل نیز حاكمیت بخشیدن به قرآن در جامعه بدون شناخت مخالفان و افكار انحرافی آنان و مقابله با توطئه ها و شگردهای شیطانی آنها در تضعیف فرهنگ دینی مردم ممكن نیست. ما در این زمینه ابتدا سخن حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه را مورد توجه قرار می دهیم آن گاه با بیان راه كارهای مخالفان قرآن در منحرف كردن افكار جامعه، برآنیم تا با بیان شبهات ملحدین، ذهن عموم مردم و به خصوص طبقه جوان و تحصیل كرده جامعه را با ترفندهای شیطانی دشمنان آشنا كنیم.

شناخت دشمنان و مخالفان قرآن و فرهنگ دینی از چنان اهمیت و حساسیتی برخوردار است كه حضرت علی علیه السلام می فرماید:



و اعلموا انكم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی تركه و لن تاخذوا بمیثاق الكتاب حتی تعرفوا الذی نقضه و لن تمسكوا به حتی تعرفوا الذی نبذه فالتمسوا ذلك من عند اهله فانهم عیش العلم و موت الجهل -نهج البلاغه، خطبه 147. ی



بدانید شما هرگز راه هدایت را نمی شناسید و در آن راه قرار نمی گیرید مگر آن كه كسانی كه هدایت الهی را رها كرده اند بشناسید و هرگز به پیمان الهی كه همچنان قرآن كریم است پای بند نمی شوید مگر آن كه پیمان شكنان رإ؛ثث* بشناسید و هرگز از متمسكان به حبل المتین الهی و پیروان واقعی قرآن محسوب نمی شوید مگر آن كه كسانی كه قرآن را كنار گذاشتند و به این كتاب الهی قرآن پشت كردند، بشناسید. آن گاه می فرماید: تفسیر و معارف قرآن را از اهل قرآن (اهل بیت) بگیرید؛ زیرا آنها هستند كه علوم و معارف الهی را زنده می كنند و جهل و نادانی را می میرانند.

این بیان روشنگرانه حضرت علی علیه السلام مبنی بر لزوم دشمن شناسی و آشنایی با افكار انحرافی و ضرورت معرفی منحرفان، وظیفه عالمان دینی و مبلغان علوم و معارف الهی را مضاعف می كند؛ زیرا زدودن افكار انحرافی و شبهات ملحدان از افكار مردم به خصوص جوانانی كه از نظر علوم و معارف دینی از بنیه علمی كافی برخوردار نیستند، از كارهای زیر بنایی تبلیغ و حاكمیت بخشیدن به فرهنگ قرآنی و دینی است و بدون آن نمی توان انتظار نتیجه مطلوب و بایسته داشت. برای روشن شدن این مطلب، بحث را در سه بخش شبهات، شگردها و انگیزه های مخالفان از طرح شبهات پی می گیریم.

هر چند قرآن بزرگ ترین نعمتی است كه خدای متعال به بندگانش عطا فرموده و هر چند خود، ضمانت حفظ آن را از دستبرد شیاطین و تحریف انسان های شیطان صفت بر عهده گرفته است؛ لكن این تمام داستان نیست. شیطان، این قسم خورده فرزندان آدم، نیز در هر زمان، متناسب با شرایط و روحیات حاكم بر كسانی كه از نظر موقعیت های اجتماعی قادر به تاثیر گذاری بر اذهان مردم هستند، شبهه ای در راستای هواهای نفسانی آنان بر ایشان القا می كند تا از طریق آنها عموم مردم را به دنبال خود بكشد و از قرآن و دین منحرف نماید. از آن جا كه قرآن بزرگ ترین وسیله نجات و هدایت و سعادت انسان هاست، همه آرزو و هدف شیطان جدا كردن مردم از قرآن و دین است. یكی از كارهای شیطان در این راه، ترغیب و وسوسه انسان هایی است كه می توانند با القای شبهات پیرامون دین و قرآن، در ایمان و اعتقاد مردم خلل وارد كنند.

فعالیت شیطان و شیطان صفتان در مبارزه با قرآن كریم از همان ابتدای نزول قرآن وجود داشته است. این فعالیت ها از سفارش به پنبه در گوش قرار دادن و ممانعت از شنیدن آیات الهی و تهمت و افترا زدن بر پیامبر شروع شد و امروزه نیز به اشكال دیگری ادامه دارد و از این پس نیز ادامه خواهد داشت. در این زمینه از ذكر جزئیات نحوه مقابله با قرآن در طول تاریخ صرف نظر می كنیم و برای پرهیز از اطناب بحث، با ذكر برخی از شبهه هایی كه امروزه در سطح جامعه برای تضعیف فرهنگ دینی و عقاید مذهبی مردم و جوانان مطرح می شود، سعی می كنیم تا اذهان خوانندگان و جوانان را روشن كنیم تا با آگاهی از این ترفندهای شیطانی بتوانند با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله كنند.

آن گاه كه شیاطین در مبارزه با قرآن، از نابودی و از بین بردن آن مایوس شدند، تصمیم گرفتند مردم را از آشنایی با محتوای آن محروم كنند. مخالفان قرآن در طول چندین قرن در میان مسلمانان و به خصوص در میان شیعیان چنین تبلیغ می كردند كه ما نباید از قرآن چندان انتظار داشته باشیم؛ زیرا قرآن برای ما قابل فهم نیست و ما از باطن قرآن مطلع نیستیم، بنابر این نمی توان به ظاهر قرآن استناد كرد. آنها با القای این فكر كه ما قادر بر فهم قرآن نیستیم سعی می كردند مردم را از استفاده از قرآن محروم كنند و در نتیجه قرآن را از متن زندگی مسلمانان بیرون كنند. در این بین هر چند احترام ظاهری به قرآن در شكل قرائت و بوسیدن و مقدس و محترم شمردن آن در میان مسلمانان رایج بود؛ لكن آنچه هدف دشمنان و مخالفان قرآن است محروم كردن مردم از محتوای قرآن و عمل به رهنمودهای این كتاب آسمانی است.

امروزه مدعیان روشن فكری كه از علوم و معارف اسلامی بهره چندانی ندارند گمراه كننده ترین شبهه ها و ترفندهای شیطانی را كه از قرن ها پیش در مغرب زمین در باب كتاب های تحریف شده ادیان دیگر مطرح بوده است با نام افكار نو در مجامع فرهنگی و علمی جامعه مطرح می كنند و طبقه در حال تحصیل و تشنه دانش و آگاهی را كه از مبانی افكار باطل و تخیلات شیطانی آنها بی اطلاع هستند تحت تاثیر قرار داده، به گمان خود پایه اعتقادی آنها را سست می كنند. غافل از آن كه مردم مسلمان و به خصوص جوانان در حال تحصیل و فرهیختگان تیز هوش مسلمان، به بطلان افكار بی بنیان و عاریتی و دور از منطق و عقل آنان پی خواهند برد. عقاید و افكار و اندیشه های مردم مسلمان و فرهیختگان دین باور مبتنی بر عقل و منطق و برگرفته از علوم پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام است و از آبشخور وحی سرچشمه می گیرد و هر گاه مسلمانی در زمینه های فكری و اعتقادی با افكار انحرافی مواجه می شود در صدد برمی آید تا آن را با عالمان و متخصصان علوم و معارف دینی در میان بگذارد تا جواب صحیح و منطقی دریافت كند.